عوامل سقوط و هلاکت امّت ها از نظر قرآن (1)
2 – هلاکت و سقوط ملّت ها گاهی ظاهری و مادّی است ، و با از بین رفتن تمام آثار زندگی . و یا معنوی و باطنی است ( سقوط اخلاقی ، سقوط فرهنگی ، سقوط ارزش های انسانی و..که گاهی موجب مسخ ظاهری ( مانند تبدیل به بوزینه شدن اصحاب سَبت ) و یا مسخ باطنی .( از دست دادن هویّت انسانی ، فرو رفتن در لجن متعفّن شهوات و انحرافات حیوانی . قساوت قلب و... ) می شود . و اگر گاهی به قرآن و یا معارف اسلامی ایراد می گیرند که : اگر دین ، توحید ، اعتقادات صحیح ، و عمل به ظواهر دین عامل رشد و توسعه است ، چرا ملّت های بسیاری بدون داشتن دین ، بسیار متمدّن و پیشرفته هستند ؟ به این نکته باید توجّه داشت که آیا بشر امروز در اکثر جوامع دچار سقوط اخلاقی و فرهنگی نشده است ؟ ( نمونه ی بارز آن اوضاع به هم ریخته ی دنیا بعد از حمله ی ویروس کرونا است )
3 – آن چه که از بیان قرآن در آیات فراوان برمی آید این است که علل و عوامل رشد و توسعه و یا سقوط و هلاکت امّت ها بر اساس مشیّت و اراده ی خداوند ، برمعیارقوانین و مقدّرات تکوینی مادّی و معنوی است . اگر جامعه ای برمبنای قوانین و معیارهای ثابت هستی حرکت کند ، از همان شرایط نظام هستی رو به کمال بهره می برد ، حتّی اگر مسلمان نباشد .
این گونه نیست که اگر جامعه ای از تمام توان خود در راه احیاء مثلاً کشاورزی و یا صنعت بهره برد و دچار انحراف و فساد و خیانت و اسراف نشد ، طبیعت به خاطر مسلمان نبودنش بهره ی او را از زحمات و تلاش هایش قطع کند . ( لیس للانسان الا ما سعی = 39 نجم ) قانون همیشگی هستی برای همه ی انسان ها است .
امّا اگر ارزش های فرهنگی و اخلاقی آن جامعه برمعیار فضیلت های معنوی و ارزش های انسانی نبود ، دچار سقوط اخلاقی و ارزشی خواهد شد .
به همین شکل ، اگر در جوامع اسلامی ، در تلاش و کوشش و بهره وری از طبیعت و نظام تکوین کم کاری و یا خیانت شد ، و مردم و مسئولین دچار اسراف ، تبعیض ، فساد و... شدند ، به طورحتم جامعه دچار سقوط خواهد شد .
نمی توان مثلاً در توان نیروی دفاعی و نظامی هیچ کاری انجام نداد و در مواجهه ی با دشمن به امید یاری فرشتگان بود . و یا در کشاورزی ، وصنعت و فنّاوری و ... و علوم مختلف و حتّی در علوم انسانی جیره خوار بیگانگان بود و فقط با دعا و صلوات مشکلات را حل کرد .
و یا نمی توان انتظار داشت که جامعه ی اسلامی در مسائل اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... دچار فساد ، اسراف ، رشوه ، جاسوسی به نفع دشمن ، اختلاس ، دزدی و خیانت ، شایعه پراکنی ، تهمت و افترا برعلیه یکدیگر ، تحقیر دین و گذشته و تاریخ خود و و و ... باشد ، و درعین حال انتظار تمدّن برتر داشته باشد ، و با این سقوط اخلاقی دچار سقوط و هلاکت نشود
4 – از نظر قرآن اگر برجامعه ای اتمام حجّت نشود . و پیامبران و مبلّغان دینی حقایق را برایشان روشن نکرده باشند ، این جامعه دچار هلاکت نخواهد شد .
در آیه ی 131 انعام می خوانیم :
« ذلِکَ اَن لَم یَکُن ربُّکَ مُهلِکَ القُری بِظُلمٍ وَ اَهلُها غافِلُون = این اتمام حجّت بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابود نکرد در حالی که مردم آن غافل و بی خبر باشند »
سنّت خداوند آن است که راه حق را با فرستادن انبیا و هشدار های مختلف به مردم نشان می دهد و حقایق را بیان کرده و اتمام حجّت می کند ، در آن صورت اگر بی اعتنائی کردند کیفر می دهد ، این قانون و سنّت کلّی در آیات متعدّدی مطرح شده است :
در آیه ی 208 شعرا می فرماید :
« و َما اَهلَکنا مِن قَریَةٍ اِلّا لَها مُنذِرُونَ = و ما هیچ شهری را به هلاکت نمی رسانیم مگر آن که برای آن ها هشدار دهنده ای باشد . »
و در آیه ی 15 اسرا می خوانیم :
« و َما کُنّا مُعَذَّبینَ حَتّی نَبعَثَ رَسُولاً = و ما عذابشان نمی کنیم مگر آن که رسولی را در بین آن ها برانگیخته باشیم . »
و براساس آیه ی 134 طه که می فرماید :
« و اگر ما آنان را قبل از آمدن قرآن به عذابی هلاک می کردیم قطعاً می گفتند : پروردگارا چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا پیش از آن که خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم »
تا قانون ابلاغ نشود جریمه و کیفر عادلانه نخواهد بود .
و این حال و روز بسیاری از ملّت هائی است که یا از اسلام و دین خبری ندارند و یا در فضای غوغا سالاری و اسلام ستیزی دنیای امروز ، دین و به ویژه اسلام با چهره ی وحشتناک وخشن معرّفی شده است . و این شرایط وحشتناک فعلی دنیا وظیفه ی علما و مبلّغان اسلام راستین و تشیّع واقعی را برای نجات ملّت ها بسیار سنگین می کند .
5 – در بیان تاریخی قرآن ، بلاها و عذاب ها و گرفتاری ها برای امّت های گوناگون ، شکل های مختلفی داشته است . از جمله : زلزله ، صاعقه ، سیل و طوفان ، غرق شدن در دریا ، تسلّط طوفان شن ، فرو رفتن در زمین ، نابودی کشاورزی ، قطع نسل ، مسخ و قحطی و بیماری های مسری و همه گیر و... و در بسیاری از موارد نوع بلاها با نوع انحرافات مناسبت دارد .
6 – ضمناً به این نکته نیز باید توجِّه داشت که : در بیان علل هلاکت ها با انواع بلاها و گرفتاری ها ، این تصوّر نباید پیش بیاید که هرکس و یا هر جامعه ای که گرفتار یکی از این بلاها شد ، حتماً گناهکار بوده و یا دست به ظلم و ستم زده و یا فساد و تباهی در جامعه ایجاد کرده است . بلکه مسئله ی بلایا و امتحانات الهی در متون اسلامی جایگاه خاصّی دارند که یکی از آن جایگاه ها ، جایگاه تنبیه و مجازات است . برای روشن تر شدن موضوع به چند روایت اشاره می شود :
امام علی ع می فرمایند :
« بلا و گرفتاری برای اولیای خدا عامل کرامت است و صبرآن ها برسختی ها و تحمّلشان بر مشقّت ها از برترین عبادت ها و بزرگ ترین وسیله ی قرب به خدا است . »
( شرح نهج البلاغه 8/ 298 )
و امام صادق ع از رسول خدا (ص ) نقل می فرمایند که :
« ما گروه پیامبران از جهت بلا وگرفتاری در شدید ترین وضعیّت هستیم ، و انسان های مؤمن براساس درجات ایمانشان گرفتاری آن ها بیشتر یاکمتر خواهد بود . و کسی که طعم بلا را تحت سرّ حفظ الهی بچشد از این نوع بلاها بیشتر از نعمت ها لذّت می برد .»( مصباح الشریعه 183)
و از رسول گرامی روایت شده که فرمودند :
« بلا و گرفتاری ستمگر برای تآدیب او است ، و برای انسان مؤمن عامل آزمایش او ، و برای پیامبران درجه و مقام است ، وبرای اولیای خدا موجب کرامت و بزرگواری است . »
( جامع الاخبار 113 )
عوامل سقوط و هلاکت امّت ها از نظر قرآن عبارتند از :
1 – ظلم وستم :
ظلم وستم در شکل فردی ( گناه و معصیت ) و در بعد اجتماعی ( تجاوز به حقوق مردم ) ودر برابر خدا ( شرک به خدا ) مهم ترین عامل سقوط و نابودی ملّت ها است . وشاید با تعریفی که از ظلم در قرآن واسلام شده همه ی عوامل دیگر راهم بتوان تحت این عنوان مطرح کرد .
قرآن در آیات فراوان به این خطر بزرگ عامل نابودی انسان ها هشدار داده است . از جمله :
الف : آیه ی 47 انعام :
« بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان (بَغتَةً ) یا آشکارا (جَهرَةً ) به شما برسد آیا جز گروه ستمگر وظالم کسی هلاک خواهد شد ؟ »
شاید مراد از ( بغتة ) به هنگام خواب در شب و عذاب های بی مقدّمه باشد . و مراد از ( جَهرة ) به هنگام کار در روز و عذاب هائی که آثارش مشخّص است باشد .
طرح یک سؤال :
این آیه می فرماید ( تنها ستمگران از عذاب الهی هلاک می شوند ) . امّا در آیه ی 25 انفال می فرماید : « بپرهیزید از فتنه و عذابی که فقط ستمگرانتان را در برنمی گیرد »
فراگیری فتنه و شعله های عذاب نسبت به همه بیان شده است ، چگونه مفهوم این دو آیه قابل جمع است ؟
در پاسخ این شبهه باید گفت : همانطور که مطرح شد هر فتنه ای هلاک نیست ، در حوادث تلخ آن چه به ظالمان می رسد هلاکت و قهر است ، و آن چه به مؤمنان می رسد آزمایش و رشد است .
ب : آیات 4 و5 سوره ی اعراف :
« و چه بسیار شهر ها که مردم آن را به هلاکت رساندیم درحالی که به خواب شبانگاهی رفته ویا نیم روز غنوده بودند عذاب ما به آن ها رسید .= دعای آن ها موقعی که عذاب ما به آن ها می رسد نیست جز این که می گویند ما ستمگریم . »
ج : آیه ی 13 یونس :
« و قطعاً نسل های پیش از شما را هنگامی که ستم کردند به هلاکت رساندیم و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولی برآن نبودند که ایمان بیاورند ، این گونه مردم بزهکار را جزا می دهیم . »
هلاکت برای ستمگرانی است که که امیدی به ایمان و اصلاحشان نیست .
د : آیه ی 59 سوره ی کهف :
« و مردم آن شهر چون بیداد گری کردند هلاکشان کردیم و برای هلاکتشان موعدی مقرّر کردیم »
رمز بدبختی و هلاکت جامعه عملکرد ظالمانه ی مردم و مسئولان جامعه است ، زوال تمدّن ها و جوامع تحت اراده ی الهی و بر اساس اسباب و مسبّباتی است که موجب این هلاکت ها می شود .
هـ : آیه ی 45 حج :
« و چه بسیار شهر ها که ستمکار بودند هلاکشان کردیم و اینک آن شهرها سقف هایشان فرو ریخته( خاویه ) و چه بسیار چاه های آب متروک و قصرهای برافراشته ( قصر مشید ) که از بین رفته است . »
( خاویه ) فرو ریختن و سقوط کردن . ( قصر مشید ) کاخ بلند و گچکاری شده .
قهر خدا برستمگران یک حادثه نیست بلکه یک جریان است .
در برابر قهر خدا نه سقفی می ماند و نه ستونی ، شدّت حادثه بقدری است که نخست سقف ها فرو ریختند و بعد دیوار ها به روی سقف ها . و چه بسیار چاه های پرآبی که صاحبانشان نابود شدند و آب های آن ها در زمین فرو رفت و معطّل و بی مصرف ماندند .
و در روایات اهل بیت ع هم در ارتباط با آثار ظلم و ستم حقایق بسیار عبرت انگیزی مطرح شده است . به عنوان نمونه :
از امام علی ع در غررالحکم تعبیرات بسیار هشدار دهنده ای در مورد ظلم مطرح شده است :
« ستمگری موجب هلاکت امّت خواهد شد . »
« ستم باعث لغزش قدم ها ، و سلب نعمت ها و هلاکت امّت ها می شود . »
« بپرهیزید از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد »
« سه گروه هستند که خداوند به آن ها توجّه نمی کند : شخص ستمگر ، یاری کننده ی ظالم و کسی که راضی به ظلم ستمگر است . »
« هیچ چیزی ندا دهنده تر به زوال و نابودی نعمت و تعجیل به فلاکت و بدبختی از برپاداشتن ظلم و ستم نیست . »
« اگر حاکم جامعه ستمگر باشد و در فرمان هایش تجاوز کند ، مظلوم به چه کسی برای یاری طلبیدن پناه ببرد ؟ به خدا قسم مردم را جز عالمان طمعکار ، و زاهد نماهای دلباخته ی به دنیا ، و تاجران خیانت کار ، و سربازان ریاکار و قاضیان جائر تلف نمی کنند . (و به زودی آن ها که ستم کرده اند می دانند که به چه حالتی زیر و رو می شوند . ) »
امام سجاد ع از رسول خدا نقل فرموده اند که حضرت در مورد اهل ذمّه می فرمایند :
« کسی که به اهل ذمّه (غیر مسلمانانی که در جامعه ی اسلامی زندگی می کنند ) ستم کند من دشمن او خواهم بود . » ( تحف العقول 272 )
و رسول خدا (ص ) فرمودند :
« با رعایای خود احسان و نیکی کنید ، زیرا آن ها تحت فرمان شما و در اسارت شما هستند ... حکومت با عدالت حتی در حالت کفر باقی میماند ، ولی با ستمگری حتی اگر همراه دین باشد باقی نمی ماند . »
( جامع الاخبار 119 )
2 – جرم و گناه :
گناه و معصیت که در واقع نوعی ظلم فردی و یا اجتماعی است ، به معنای مخالفت با فرامین الهی است . و یکی از عوامل هلاکت و سقوط جامعه می باشد . قرآن هم در آیات فراوان به این موضوع پرداخته است :
الف : آیه ی 54 انفال :
« رفتاری چون رفتار فرعونیان و کسانی که پیش از آنان بودند که آیات پروردگارشان را تکذیب کردند . پس ما آنان را به سزای گناهانشان هلاک . و فرعونیان را غرق کردیم و همه ی آنان ستمکار بودند . »
همه ی تجاوز کاری فرعونیان و تکذیب آیات الهی و ... به عنوان گناه ومعصیت تلقّی شده است .
ب : آیه ی 37 دخان :
« آیا آنان بهترند یا قوم تُبَّع و کسانی که پیش از آنان بودند ، ما آنان را هلاک کردیم ، چرا که مجرم وگنه کار بودند .»
قوم ( تُبَّع ) پادشاهان یمن بودند ، وبه این خاطر به آن ها تبّع می گفتند که مردم تابع آن ها بودند .
ج : آیه ی 25 احقاف :
« همه چیز را به امر پروردگارش در هم می کوبد و نابود می کند ، آری آن ها صبح کردند در حالی که چیزی جز خانه هایشان به چشم نمی خورد ، ما این گروه مجرمان و گنهکاران را کیفر می دهیم . »
د : آیه ی 8 سوره ی فجر . در مورد قوم عاد می فرماید :
« آیا ندیدی که پروردگار تو با قوم عاد چه کرد ؟ صاحبان بناهائی چون تیرک های بلند که مانند آن قصرها در شهرها ساخته نشده بود .»
این دو آیه در مورد قوم عاد ( حضرت هود ع ) است . آن ها در سرزمین احقاف ( شن زار ) بین عمّان و یمن (حضرموت ) مردمی بلند قامت چون درخت خرما ، بسیار فربه و درشت هیکل ، نیرومند و قهرمان ، مردمی دارای تمدّن و مترقّی بوده اند .
و به خاطر گرفتاری ها و گناهانی که مرتکب شده بودند ، مدّتی برآن ها باران نازل نشد ، هوا گرم و خشک و خفه کننده شده بود ، هنگامی که چشم قوم عاد به ابرهای تیره و تار گسترده ای که از افق های دور دست به سوی آسمان آن ها در حرکت بود ، افتاد ، مسرور شدند ، امّا به آن ها گفته شد این تند بادی است ویران گر که همه چیز را درهم می کوبد و نابود می کند . خانه هایشان سالم ماند و خودشان هلاک شدند و بادهای سیاه و شن های روان بدن آن ها را پراکند .
این تند باد 7 شب و 8 روز ادامه داشت ، در تلّی از شن ها ناله می کردند ، باد شدید دیگر شن ها را پراکند و بدن هایشان را به دریا ریخت .
توضیح یک نکته :
در بلاها و گرفتاری هائی که در دنیای امروز ما برای تمام کشورها به ویژه کشورهای اسلامی به وجود آمده ، مانند حوادث غیر مترقبه ی سیل و زلزله و ویروس همه گیر کرونا . عدّه ای همه این حوادث را معلول گناهان مردم می دانند . و عدّه ای هم با تمسخر به این اعتقادات می گویند : چگونه است کشورهائی که مرکز کفر و الحاد است مثل چین با سرعت از شرّ این ویروس راحت شد اما مردمی که اهل دین و اسلام هستند به شدّت گرفتارند .
در پاسخ به این شبهه باید گفت : اگر در آیات قرآن و روایات اسلامی روی این موضوع تأکید می شود به این خاطر است که : اولاً گناه فقط نماز نخواندن و بدحجابی و ... نیست ، بلکه بیعدالتی ، فساد اخلاقی ، اسراف ، سپردن اموال مردم به دست سفیهان و... بزرگترین گناهان در دنیای امروز ما است . و ثانیاً ، عامل سقوط یک ملّت فقط گناهان فردی مردم نیست بلکه مهم تر از همه گناهان جمعی و فساد ظلم حاکمان ستمگر و ... می باشد .
قرآن در آیه ی 41 سوره ی روم می فرماید :
« فساد و تباهی در سراسر خشکی و دریا آشکار شده است به خاطر اعمالی که انسان ها انجام می دهند . »
و امام علی بن موسی الرّضا (ع ) می فرمایند :
« هرگاه بندگان گناهانی را مرتکب شوند که تا به حال انجام نمی دادند ، خداوند بلاهائی را برآن ها مسلّط می کند که تا به حال نمی شناختند .» ( کافی 2/ 275 )
بیماری ها و مشکلات ناشناخته ای که دنیای امروز و علم بشر را به چالش کشیده آیا نمی تواند مصداق کامل سخنان هشدار دهنده ی امام هشتم باشد ؟
ادامه دارد ... حاجیان