دکتر علی اصغر آخوندی

دکتر علی اصغر آخوندی
طبقه بندی موضوعی

عوامل سقوط و هلاکت امّت ها از نظر قرآن (1)

سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۹ ب.ظ

2 هلاکت و سقوط ملّت ها گاهی ظاهری و مادّی است ، و با از بین رفتن تمام آثار زندگی . و یا معنوی و باطنی است ( سقوط اخلاقی ، سقوط فرهنگی ، سقوط ارزش های انسانی و..که گاهی موجب مسخ ظاهری ( مانند تبدیل به بوزینه شدن اصحاب سَبت ) و یا مسخ باطنی .( از دست دادن هویّت انسانی ، فرو رفتن در لجن متعفّن شهوات و انحرافات حیوانی . قساوت قلب و... ) می شود . و اگر گاهی به قرآن و یا معارف اسلامی ایراد می گیرند که : اگر دین ، توحید ، اعتقادات صحیح ، و عمل به ظواهر دین عامل رشد و توسعه است ، چرا ملّت های بسیاری بدون داشتن دین ، بسیار متمدّن و پیشرفته هستند ؟ به این نکته باید توجّه داشت که آیا بشر امروز در اکثر جوامع دچار سقوط اخلاقی و فرهنگی نشده است ؟ ( نمونه ی بارز آن اوضاع به هم ریخته ی دنیا بعد از حمله ی ویروس کرونا است )

3 آن چه که از بیان قرآن در آیات فراوان برمی آید این است که علل و عوامل رشد و توسعه و یا سقوط و هلاکت امّت ها بر اساس مشیّت و اراده ی خداوند ، برمعیارقوانین و مقدّرات تکوینی مادّی و معنوی است . اگر جامعه ای برمبنای قوانین و معیارهای ثابت هستی حرکت کند ، از همان شرایط نظام هستی رو به کمال  بهره می برد  ، حتّی اگر مسلمان نباشد .

این گونه نیست که اگر جامعه ای از تمام توان خود در راه احیاء مثلاً کشاورزی و یا صنعت بهره برد و دچار انحراف و فساد و خیانت و اسراف نشد ، طبیعت به خاطر مسلمان نبودنش بهره ی او را از زحمات و تلاش هایش قطع کند . ( لیس للانسان الا ما سعی = 39 نجم ) قانون همیشگی هستی برای همه ی انسان ها است .

امّا اگر ارزش های فرهنگی و اخلاقی آن جامعه برمعیار فضیلت های معنوی و ارزش های انسانی نبود ، دچار سقوط اخلاقی و ارزشی خواهد شد .

به همین شکل ، اگر در جوامع اسلامی ، در تلاش و کوشش و بهره وری از طبیعت و نظام تکوین کم کاری و یا خیانت شد ، و مردم و مسئولین دچار اسراف ، تبعیض ، فساد و... شدند ، به طورحتم  جامعه دچار سقوط خواهد شد .

نمی توان مثلاً در توان نیروی دفاعی و نظامی هیچ کاری انجام نداد و در مواجهه ی با دشمن به امید یاری فرشتگان بود  . و یا در کشاورزی ، وصنعت و فنّاوری و ... و علوم مختلف و حتّی در علوم انسانی جیره خوار بیگانگان بود و فقط با دعا و صلوات مشکلات را حل کرد .

و یا نمی توان انتظار داشت که جامعه ی اسلامی در مسائل اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... دچار فساد ، اسراف ، رشوه ، جاسوسی به نفع دشمن ، اختلاس ، دزدی و خیانت ، شایعه پراکنی ، تهمت و افترا برعلیه یکدیگر ، تحقیر دین و گذشته و تاریخ خود و و و ... باشد ، و درعین حال انتظار تمدّن برتر داشته باشد ، و با این سقوط اخلاقی دچار سقوط و هلاکت نشود 

4 از نظر قرآن اگر برجامعه ای اتمام حجّت نشود . و پیامبران و مبلّغان دینی  حقایق را برایشان روشن نکرده باشند ، این جامعه دچار هلاکت نخواهد شد .

در آیه ی 131 انعام می خوانیم :

« ذلِکَ اَن لَم یَکُن ربُّکَ مُهلِکَ القُری بِظُلمٍ وَ اَهلُها غافِلُون  = این اتمام حجّت بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابود نکرد در حالی که مردم آن غافل و بی خبر باشند »

سنّت خداوند آن است که راه حق را با فرستادن انبیا و هشدار های مختلف به مردم نشان می دهد و حقایق را بیان کرده و اتمام حجّت می کند ، در آن صورت اگر بی اعتنائی کردند کیفر می دهد ، این قانون و سنّت کلّی در آیات متعدّدی مطرح شده است :

در آیه ی 208 شعرا می فرماید :

« و َما اَهلَکنا مِن قَریَةٍ اِلّا لَها مُنذِرُونَ = و ما هیچ شهری را به هلاکت نمی رسانیم مگر آن که برای آن ها هشدار دهنده ای باشد . »

و در آیه ی 15 اسرا می خوانیم :

« و َما کُنّا مُعَذَّبینَ حَتّی نَبعَثَ رَسُولاً = و ما عذابشان نمی کنیم مگر آن که رسولی را در بین آن ها برانگیخته باشیم . »

و براساس آیه ی 134 طه که می فرماید :

« و اگر ما آنان را قبل از آمدن قرآن به عذابی هلاک می کردیم قطعاً می گفتند : پروردگارا چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا پیش از آن که خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم »

تا قانون ابلاغ نشود جریمه و کیفر عادلانه نخواهد بود .

 و این حال و روز بسیاری از ملّت هائی است که یا از اسلام و دین خبری ندارند و یا در فضای غوغا سالاری و اسلام ستیزی دنیای امروز ، دین و به ویژه اسلام با چهره ی وحشتناک وخشن معرّفی شده است . و این شرایط وحشتناک فعلی دنیا وظیفه ی علما و مبلّغان اسلام راستین و تشیّع واقعی را برای نجات ملّت ها بسیار سنگین می کند .

5 در بیان تاریخی قرآن ، بلاها و عذاب ها و گرفتاری ها برای امّت های گوناگون ، شکل های مختلفی داشته است . از جمله : زلزله ، صاعقه ، سیل و طوفان ، غرق شدن در دریا ، تسلّط طوفان شن ، فرو رفتن در زمین ، نابودی کشاورزی ، قطع نسل ،  مسخ و قحطی و بیماری های مسری و همه گیر و... و در بسیاری از موارد نوع بلاها با نوع انحرافات مناسبت دارد .

6 ضمناً به این نکته نیز باید توجِّه داشت که : در بیان علل هلاکت ها با انواع بلاها و گرفتاری ها ، این تصوّر نباید پیش بیاید که هرکس و یا هر جامعه ای که گرفتار یکی از این بلاها شد ، حتماً گناهکار بوده و یا دست به ظلم و ستم زده و یا فساد و تباهی در جامعه  ایجاد کرده است . بلکه مسئله ی بلایا و امتحانات الهی در متون اسلامی جایگاه خاصّی دارند که یکی از آن جایگاه ها ، جایگاه تنبیه و مجازات است . برای روشن تر شدن موضوع به چند روایت اشاره می شود :

امام علی ع می فرمایند :

« بلا و گرفتاری برای اولیای خدا عامل کرامت است و صبرآن ها برسختی ها و تحمّلشان بر مشقّت ها از برترین عبادت ها و بزرگ ترین وسیله ی قرب به خدا است . »

 ( شرح نهج البلاغه 8/ 298 )

و امام صادق ع از رسول خدا (ص ) نقل می فرمایند که :

« ما گروه پیامبران از جهت بلا وگرفتاری در شدید ترین وضعیّت هستیم ، و انسان های مؤمن براساس درجات ایمانشان گرفتاری آن ها بیشتر یاکمتر خواهد بود . و کسی که طعم بلا را تحت سرّ حفظ الهی بچشد از این نوع بلاها بیشتر از نعمت ها لذّت می برد .»( مصباح الشریعه 183)

و از رسول گرامی روایت شده که فرمودند :

« بلا و گرفتاری ستمگر برای تآدیب او است ، و برای انسان مؤمن عامل آزمایش او ، و برای پیامبران درجه و مقام است ، وبرای اولیای خدا موجب کرامت و بزرگواری است . »

( جامع الاخبار 113 )

عوامل سقوط و هلاکت امّت ها از نظر قرآن عبارتند از :

1 – ظلم وستم :

ظلم وستم در شکل فردی ( گناه و معصیت ) و در بعد اجتماعی ( تجاوز به حقوق مردم ) ودر برابر خدا ( شرک به خدا ) مهم ترین عامل سقوط و نابودی ملّت ها است . وشاید با تعریفی که از ظلم در قرآن واسلام شده همه ی عوامل دیگر راهم بتوان تحت این عنوان مطرح کرد .

قرآن در آیات فراوان به این خطر بزرگ عامل نابودی انسان ها هشدار داده است . از جمله :

الف : آیه ی 47 انعام :

« بگو به نظر شما اگر عذاب خدا ناگهان (بَغتَةً ) یا آشکارا (جَهرَةً ) به شما برسد آیا جز گروه ستمگر وظالم کسی هلاک خواهد شد ؟ »

شاید مراد از ( بغتة ) به هنگام خواب در شب و عذاب های بی مقدّمه باشد . و مراد از ( جَهرة ) به هنگام کار در روز و عذاب هائی که آثارش مشخّص است باشد .

طرح یک سؤال :

این آیه می فرماید ( تنها ستمگران از عذاب الهی هلاک می شوند ) . امّا در آیه ی 25 انفال می فرماید : « بپرهیزید از فتنه و عذابی که فقط ستمگرانتان را در برنمی گیرد »

فراگیری فتنه و شعله های عذاب نسبت به همه بیان شده است ، چگونه مفهوم این دو آیه قابل جمع است ؟

در پاسخ این شبهه باید گفت : همانطور که مطرح شد هر فتنه ای هلاک نیست ، در حوادث تلخ آن چه به ظالمان می رسد هلاکت و قهر است ، و آن چه به مؤمنان می رسد آزمایش و رشد است .

ب : آیات 4 و5 سوره ی اعراف :

« و چه بسیار شهر ها که مردم آن را به هلاکت رساندیم درحالی که به خواب شبانگاهی رفته ویا نیم روز غنوده بودند عذاب ما به آن ها رسید .= دعای آن ها موقعی که عذاب ما به آن ها می رسد نیست جز این که می گویند ما ستمگریم . »

ج : آیه ی 13 یونس :

« و قطعاً نسل های پیش از شما را هنگامی که ستم کردند به هلاکت رساندیم و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند ولی برآن نبودند که ایمان بیاورند ، این گونه مردم بزهکار را جزا می دهیم . »

هلاکت برای ستمگرانی است که که امیدی به ایمان و اصلاحشان نیست .

د : آیه ی 59 سوره ی کهف :

« و مردم آن شهر چون بیداد گری کردند هلاکشان کردیم و برای هلاکتشان موعدی مقرّر کردیم »

رمز بدبختی و هلاکت جامعه عملکرد ظالمانه ی مردم و مسئولان جامعه است ، زوال تمدّن ها و جوامع تحت اراده ی الهی و بر اساس اسباب و مسبّباتی است که موجب این هلاکت ها می شود .

هـ : آیه ی 45 حج :

« و چه بسیار شهر ها  که ستمکار بودند هلاکشان کردیم و اینک آن شهرها سقف هایشان فرو ریخته( خاویه ) و چه بسیار چاه های آب متروک و قصرهای برافراشته ( قصر مشید ) که از بین رفته است . »

( خاویه ) فرو ریختن و سقوط کردن . ( قصر مشید ) کاخ بلند و گچکاری شده .

قهر خدا برستمگران یک حادثه نیست بلکه یک جریان است .

در برابر قهر خدا نه سقفی می ماند و نه ستونی ، شدّت حادثه بقدری است که نخست سقف ها فرو ریختند و بعد دیوار ها به روی سقف ها . و چه بسیار چاه های پرآبی که صاحبانشان نابود شدند و آب های آن ها در زمین فرو رفت و معطّل و بی مصرف ماندند .

و در روایات اهل بیت ع هم در ارتباط با آثار ظلم و ستم  حقایق بسیار عبرت انگیزی مطرح شده است . به عنوان نمونه :

از امام علی ع در غررالحکم تعبیرات بسیار هشدار دهنده ای در مورد ظلم مطرح شده است :

« ستمگری موجب هلاکت امّت خواهد شد . »

« ستم باعث لغزش قدم ها ، و سلب نعمت ها و هلاکت امّت ها می شود . »

« بپرهیزید از ظلم به کسی که یاوری جز خدا ندارد »

« سه گروه هستند که خداوند به آن ها توجّه نمی کند : شخص ستمگر ، یاری کننده ی ظالم و کسی که راضی به ظلم ستمگر است . »

« هیچ چیزی ندا دهنده تر به زوال  و نابودی نعمت و تعجیل به فلاکت و بدبختی از برپاداشتن ظلم و ستم نیست  . »

« اگر حاکم جامعه ستمگر باشد و در فرمان هایش تجاوز کند ، مظلوم به چه کسی برای یاری طلبیدن پناه ببرد ؟ به خدا قسم مردم را جز عالمان طمعکار ، و زاهد نماهای دلباخته ی به دنیا ، و تاجران خیانت کار ، و سربازان ریاکار و قاضیان جائر تلف نمی کنند . (و به زودی آن ها که ستم کرده اند می دانند که به چه حالتی زیر و رو می شوند . ) »  

امام سجاد ع از رسول خدا نقل فرموده اند که حضرت در مورد اهل ذمّه می فرمایند :

« کسی که به اهل ذمّه (غیر مسلمانانی که در جامعه ی اسلامی زندگی می کنند ) ستم کند من دشمن او خواهم بود . »  ( تحف العقول 272 )

و رسول خدا (ص ) فرمودند :

« با رعایای خود احسان و نیکی کنید  ، زیرا آن ها تحت فرمان شما و در اسارت شما هستند ... حکومت با عدالت حتی در حالت کفر باقی میماند ، ولی با ستمگری حتی اگر همراه دین باشد باقی نمی ماند . »

( جامع الاخبار 119 )

 2 جرم و گناه :

گناه و معصیت که در واقع نوعی ظلم فردی و یا اجتماعی است ، به معنای مخالفت با فرامین الهی است . و یکی از عوامل هلاکت و سقوط جامعه می باشد . قرآن هم در آیات فراوان به این موضوع پرداخته است :

الف : آیه ی 54 انفال :

« رفتاری چون رفتار فرعونیان و کسانی که پیش از آنان بودند که آیات پروردگارشان را تکذیب کردند . پس ما آنان را به سزای گناهانشان هلاک . و فرعونیان را غرق کردیم و همه ی آنان ستمکار بودند . »

همه ی تجاوز کاری فرعونیان و تکذیب آیات الهی و ... به عنوان گناه ومعصیت تلقّی شده است .

ب : آیه ی 37 دخان :

« آیا آنان بهترند یا قوم تُبَّع و کسانی که پیش از آنان بودند ، ما آنان را هلاک کردیم ، چرا که مجرم وگنه کار بودند .»

قوم ( تُبَّع ) پادشاهان یمن بودند ، وبه این خاطر به آن ها تبّع می گفتند که مردم تابع آن ها بودند .

ج : آیه ی 25 احقاف :

« همه چیز را به امر پروردگارش در هم می کوبد و نابود می کند ، آری آن ها صبح کردند در حالی که چیزی جز خانه هایشان به چشم نمی خورد ، ما این گروه مجرمان و گنهکاران را کیفر می دهیم . »

د : آیه ی 8 سوره ی فجر . در مورد قوم عاد می فرماید :

« آیا ندیدی که پروردگار تو با قوم عاد چه کرد ؟ صاحبان بناهائی چون تیرک های بلند که مانند آن قصرها در شهرها ساخته نشده بود .»

 این دو آیه در مورد قوم عاد ( حضرت هود ع ) است . آن ها در سرزمین احقاف ( شن زار ) بین عمّان و یمن (حضرموت ) مردمی بلند قامت چون درخت خرما ، بسیار فربه و درشت هیکل ، نیرومند و قهرمان ، مردمی دارای تمدّن و مترقّی بوده اند .

 و به خاطر گرفتاری ها و گناهانی که مرتکب شده بودند ، مدّتی برآن ها باران نازل نشد ، هوا گرم و خشک و خفه کننده شده بود ، هنگامی که چشم قوم عاد به ابرهای تیره و تار گسترده ای که از افق های دور دست به سوی آسمان آن ها در حرکت بود ، افتاد ، مسرور شدند ، امّا به آن ها گفته شد این تند بادی است ویران گر که همه چیز را درهم می کوبد و نابود می کند . خانه هایشان سالم ماند و خودشان هلاک شدند و بادهای سیاه و شن های روان بدن آن ها را پراکند .

این تند باد 7 شب و 8 روز ادامه داشت ، در تلّی از شن ها ناله می کردند ، باد شدید دیگر شن ها را پراکند و بدن هایشان را به دریا ریخت .

توضیح یک نکته :

در بلاها و گرفتاری هائی که در دنیای امروز ما برای تمام کشورها به ویژه کشورهای اسلامی به وجود آمده ، مانند حوادث غیر مترقبه ی سیل و زلزله و ویروس همه گیر کرونا . عدّه ای همه این حوادث را معلول گناهان مردم می دانند . و عدّه ای هم با تمسخر به این اعتقادات می گویند : چگونه است کشورهائی که مرکز کفر و الحاد است مثل چین با سرعت از شرّ این ویروس راحت شد اما مردمی که اهل دین و اسلام هستند به شدّت گرفتارند .

در پاسخ به این شبهه باید گفت : اگر در آیات قرآن و روایات اسلامی روی این موضوع تأکید می شود به این خاطر است که : اولاً گناه فقط نماز نخواندن و بدحجابی و ... نیست ، بلکه بیعدالتی ، فساد اخلاقی ، اسراف ، سپردن اموال مردم به دست سفیهان و... بزرگترین گناهان در دنیای امروز ما است . و ثانیاً ، عامل سقوط یک ملّت فقط گناهان فردی مردم نیست بلکه مهم تر از همه گناهان جمعی و فساد  ظلم حاکمان ستمگر و ... می باشد .

قرآن در آیه ی 41 سوره ی روم می فرماید :

« فساد و تباهی در سراسر خشکی و دریا آشکار شده است به خاطر اعمالی که انسان ها انجام می دهند . »

و امام علی بن موسی الرّضا (ع ) می فرمایند :

« هرگاه بندگان گناهانی را مرتکب شوند که تا به حال انجام نمی دادند ، خداوند بلاهائی را برآن ها مسلّط می کند که تا به حال نمی شناختند .» ( کافی 2/ 275 )

بیماری ها و مشکلات ناشناخته ای که دنیای امروز و علم بشر را به چالش کشیده آیا نمی تواند مصداق کامل سخنان هشدار دهنده ی امام هشتم باشد ؟

ادامه دارد ...                      حاجیان

 

 

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی