دکتر علی اصغر آخوندی

دکتر علی اصغر آخوندی
طبقه بندی موضوعی

عوامل سقوط و هلاکت امّت ها از نظر قرآن (2 )

پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۴۹ ب.ظ

**************

3 تکبّر و استکبار :

تکبّر : از ریشه ی کبر ، به معنای خود بزرگ بینی . و استکبار : از همان ریشه به معنای اظهار بزرگی و کبریائیّت درحالی که فرد اهلش نیست . استکبار ریشه ی بسیاری از فسادها و ستم گری ها در طول تاریخ بوده است .

امام صادق ع می فرمایند :

« ... استکبار ، اوّلین معصیتی است که به وسیله ی ابلیس در برابر خدا انجام شد . » ( تفسیر قمی 1/42 )

و امام علی ع در تعبیرات مختلف در مورد تکبر می فرمایند :

« تکبّر همه ی زشتی ها را آشکار می کند » و « کسی که در برابر قدرت خداوند تکبّر ورزد ، خداوند اورا پست و حقیر خواهد کرد » و « زشت ترین کبر ، تکبّر انسان در برابر خانواده و همنوعان او است . » ( غررالحکم ) 

قرآن در بخشی از آیات علّت نابودی و سقوط تعدادی از امّت ها راتکبّر و استکبار آن ها معرفی می کند . به عنوان نمونه :

 الف : آیه ی 15 و16 فصّلت در مورد قوم هود می فرماید :

« و اما قوم عاد به ناحق در زمین استکبار ورزیدند و گفتند از ما نیرومند تر کیست ؟ آیا ندانسته اند که آن خدائی که خلقشان کرده ، خود از ایشان نیرومندتر است و در نتیجه آیات ما را انکار می کردند . پس بر آنان تندبادی توفنده در روز هائی شوم فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب رسوائی را بدانان بچشانیم و قطعاً عذاب آخرت رسوا کننده تر است . و آنان یاری نخواهند شد . »

ب : در آیه ی 75 یونس ع در مورد فرعون وقوم او می فرماید :

« سپس بعد از آنان موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و سران قوم وی فرستادیم ولی آنان استکبار ورزیدند وگردنکشی کردند و گروهی تبهکار بودند . »

ج : و در آیه ی 137 اعراف درمورد سرنوشت فرعونیان می خوانیم :

« و مشرق ها و مغرب های پر برکت زمین را به آن قوم به ضعف کشانده شده ی ( زیر زنجیر ظلم وستم فرعونیان ) واگذار کردیم و وعده ی نیک پروردگارت بربنی اسرائیل به خاطر صبر و استقامتی که به خرج دادند تحقق یافت . و آن چه فرعون و فرعونیان از کاخ های مجلل می ساختند و آن چه از باغ های داربست دار فراهم ساخته بودند در هم کوبیدیم . »

د : آیه ی 88 اعراف درمورد قوم شعیب می فرماید :

« سران قومش که تکبّر می ورزیدند گفتند : ای شعیب باتو وکسانی را که با تو ایمان آورده اند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یابه کیش ما برگردید ... »

هـ : و در آیه ی 94 هود درمورد سرنوشت همان قوم می خوانیم :

« و چون فرمان ما آمد ، شعیب و کسانی راکه با او ایمان آورده بودند به رحمتی از جانب خویش نجات دادیم و کسانی را که ستم کرده بودند فریاد مرگبار فرو گرفت و در خانه هایشان از پا درآمدند . »

خداوند آن هارا به خاطر استکبار و فساد اقتصادی ، به زلزله و ابر آتشبار و صیحه ی آسمانی هلاک کرد .

4 اسراف و فساد اقتصادی  و اخلاقی :

اسراف به معنای تجاوز از حدّ در هر کاری است ، چه در امور مادّی و اقتصادی و چه در امور حقوقی و معنوی .

امام باقر ع درمورد اسراف می فرمایند :

« مسرفان کسانی هستند که حرام های خدا را حلال می کنند ، و خون بی گناهان را می ریزند . »

(تفسیر برهان 2/284 )

وامام علی ع می فرمایند :

« اسراف باعث فقر خواهد شد . » « کسی که در زندگی میانه روی خوبی نداشته باشد اسراف او را هلاک می کند » ( غررالحکم )

قرآن هم در آیات گوناگون سرنوشت اسراف کاران را بیان می کند . به عنوان نمونه :

الف : آیه ی 81 سوره ی اعراف در مورد قوم لوط که به خاطر جرم سنگینشان در زمین فرو رفتند می فرماید :

« شما از روی شهوت به جای زنان بامردان در می آمیزید . آری شما گروهی اسراف کارید »

ب : در آیه ی 83 یونس : فرعون راهم به خاطر ستم بیش از حدّش اسراف کار معرّفی می کند .

ج : آیه ی 9 سوره ی انبیا در مورد سرنوشت اسراف کاران می فرماید :

« سپس وعده ی خود را به آنان راست گردانیدیم و آن ها و هر که را خواستیم نجات دادیم و اسراف کاران را به هلاکت رساندیم . »

د : آیه ی 85 اعراف . در مورد فساد اقتصادی و عاقبت آن می فرماید :

« و به سوی مردم مدین ، برادرشان شعیب را فرستادیم . گفت : ای قوم من خدا را بپرستید که برای شما هیچ معبودی جز او نیست و در حقیقت شمارا از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده است ، پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و اموال مردم را کم مدهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید ... »

هـ : در آیه ی 31 سوره ی عنکبوت در مورد فساد اخلاقی قوم لوط و عاقبت کارشان می فرماید :

« و هنگامی که فرستادگان ما از فرشتگان ، بشارت تولّد فرزند برای ابراهیم آوردند گفتند : ما اهل این شهر و آبادی ( شهر سدوم وقوم لوط ) را هلاک خواهیم کرد ، چرا که اهل آن ستمگرند . »

گناه قوم لوط ( همجنس بازی ) از سوی یک جمعیّت شهوت ران و منحرف انجام می شد ولی همین که قهر خدا آمد همه ی اهل منطقه به خاطر سکوت و شاید رضایتشان از این کار هلاک شدند .

اسراف و فساد اقتصادی واخلاقی و اشرافی گری و امتیازات طبقاتی زمینه ساز هلاکت است . در جائی که قرآن و روایات رباخواری را در حکم جنگ با خدا . و عدم انفاق را باعث هلاکت جامعه ، و فقر را مرگ بزرگ و شهوترانی را مقام حیوانیّت و بلکه پست تر می دانند ، هرجامعه ای که گرفتار چنین انحرافاتی باشد ، نیازی به گرفتار شدن به بلاهای آسمانی ندارد ، خود در درون خود مرده و به هلاکت رسیده است .

5 غرور و سرمستی :

یکی دیگر از عوامل سقوط و هلاکت ملّت ها در طول تاریخ غرور و سرمستی آن ها در سایه ی رفاه و ثروت اندوزی و مستی و غرور وکفران نعمت های الهی است .

قرآن در موارد مختلف از ملّت های طغیان گر و مرفّهین بی درد که دچار فروپاشی وسقوط شده اند سخن به میان آورده است . از جمله :

الف آیه ی 6 سوره ی انعام :

« آیا مشاهده نکردند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم ؟ اقوامی که از شما نیرومند تر بودند و قدرت هائی به آن ها دادیم که به شما ندادیم . باران های پی درپی برآن ها فرستادیم و نهر ها زیر آبادی های آنان جاری ساختیم . امّا هنگامی که مستانه و مغرور سرکشی و طغیان کردند ، آن ها را به خاطر گناهشان نابود ساختیم و جمعیّت دیگری بعد از آنان به وجود آوردیم . »

ب و در آیه ی 58 قصص می فرماید :

« و چه بسیار از شهر ها و آبادی هائی را که بر اثر فراوانی نعمت ، مست و مغرور شده بودند هلاک کردیم ، این خانه های آنان است که ویران شده و بعد ازآن ها جز اندکی کسی درآن ها سکونت نکرد و ما وارث آنان بودیم »

ج آیه ی 13 محمّد (ص ) :

« و چه بسیار شهرهائی که از شهری که تو را بیرون کرد نیرومند تر وثروتمند تر بودند ماهمه ی آن ها را نابود کردیم و هیچ یاوری نداشتند . »

د : آیه ی 74 مریم :

« و چه بسیار نسل ها را پیش از آنان نابود کردیم که اثاثی بهتر و ظاهری فریبا تر داشتند »

اثاث : امکانات رفاهی . رءیاً . منظره های دیدنی و صورت های زیبا .

در قرآن ، مکرّر به این موضوع اشاره شده که امکانات فراوان مادّی نه تنها مایه ی سعادت نیست بلکه باعث غرور و غفلت و تجاوز گری افراد کم ظرفیّت می شود ، زیرا با داشتن این همه ثروت ورفاه ، خود را بی نیاز از پروردگار می پندارند ، غافل از این که اگر لحظه ای امداد الهی به آنان نرسد نابود و خاموش می شوند . چنان که در سوره ی علق می خوانیم . « هرگاه انسان خود را بی نیاز ببیند طغیان گری می کند . »

این هشدار مخصوص بت پرستان و بی دینان نیست . هم امروز قرآن نیز به دنیای ثروتمند شرق و غرب عالم که براثر فراهم بودن امکانات زندگی و ثروت های کلان  از راه حرام خواری و تجاوز ، از باده ی غرور سرمست شده هشدار می دهد که وضع گذشتگان را فراموش نکنید که چگونه براثر عوامل گناه و تجاوز همه چیز را از دست دادند . شماهم در اوج سرمستی گرفتار ویروسی می شوید که تمام قدرت و ثروت و حتّی دانشتان را به چالش می کشد . وهیچ فریاد رسی را نمی یابید .

6 فساد رهبران و ثروتمندان جامعه :

یکی از مهم ترین عوامل سقوط و هلاکت جامعه سردمداران مستبد و ستمگر و سرمایه داران فاسد هستند . که مردم را به استضعاف می کشند و استثمار می کنند . قرآن در ذکر وقایع و عبرت های تاریخی از این عامل سخن به میان می آورد ، آن جا که می فرماید :

الف : در آیه ی 41 عنکبوت در مورد کسانی که تحت حاکمیّت غیر خدا قرار می گیرند می فرماید :

« مثل کسانی که غیر خدارا به عنوان ولی وحاکم برخود می گیرند مانند عنکبوت هستند که به خانه ای سست پناه برده اند . و سست ترین خانه خانه ی عنکبوت است اگر بدانند . »

خانه ای که هر کس به آن وارد شود به هلاکت می افتد .

ب : و در آیه 4 سوره ی قصص در مورد فرعون می خوانیم :

« فرعون در سرزمین مصر سربرافراشت و مردم آن را طبقه طبقه ساخت ، طبقه ای از آنان را ضعیف و زبون می داشت ، پسرانشان را سر می برید و زنانشان را برای بهره کشی زنده نگه می داشت که وی از مفسدان بود »

پایان زندگی فرعون و پیروانش عذاب الهی و هلاکت و غرق در دریا بود ، وجنازه ی او تا امروز موجب عبرت حاکمان جبار تاریخ است اگر عبرت بگیرند .

ج : داستان قارون ، ثروتمند افسانه ای قوم موسی ع را در آیه ی 78 قصص چنین بیان می فرماید :

« قارون گفت ، این ثروت را به وسیله ی دانشی که نزد من است به دست آورده ام ، آیا او نمی دانست که خداوند اقوامی را پیش از او هلاک کرد که نیرومند تر و ثروتمند تر از او بودند . و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد مجرمان از گناهانشان سؤال نمی شوند . »

سؤال در قیامت است امّا در زمان نزول قهر الهی سؤال مطرح نیست و جای چون و چرا نیست ، غرور علمی و مستی ثروت گاهی چنان ثروتمندان را خود محور می سازد که هیچ قدرتی جز خود را قبول نخواهند داشت . قارون باهمه ی ثروتش در زمین فرورفت .

د : در آیه ی 16 سوره ی اسراء می خوانیم :

« و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم ثروتمندان خوشگذرانش را وا می داریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند و در نتیجه عذاب برآن شهر لازم گردد پس آن را یکسره زیر و زبر کنیم . »

این که در آیه می فرماید : ( اَمَرنا مُترَفیها ) یعنی بزرگان قوم وثروتمندان را فرمان اطاعت می دهیم ، امّا مرفّهین بی درد مخالفت می کنند و افراد عادی هم به خاطر ثروت و قدرتشان از آن ها تبعیّت می کنند ، آن گاه قهر الهی برهمگان حتمی و محقّق می شود و عذاب و غضب الهی فرا می رسد .

به فرموده ی امام رضا ع :

« اراده ی الهی در این آیه مشروط به فسق ما است . » ( تفسیر کنز الدقایق )

با این تر تیب یکی از عوامل سقوط و هلاکت جامعه ، رفاه زدگی و فرورفتن در نعمت ها است . وسقوط اخلاقی و اجتماعی جامعه به دست مسئولین مرفّه جامعه است .

7 تکذیب آیات الهی و مخالفت با اولیای خدا :  

ذرّه ذرّه ی هستی آیات و نشانه های عظمت خداوندند . چه آیات آفاقی ( تمام موچودات هستی از اتم گرفته تا کهکشان ها ) و چه آیات انفسی ( تمام آثار عظمت خداوند در تک تک سلّول های بدن انسان ) . در عین حال آیات الهی مراتب خاص  خود را دارند .

از نظر قرآن ، تکذیب آیات الهی و نادیده انگاشتن آثار عظمت حق ، از عوامل مهم هلاکت و سقوط انسان خواهد بود . به عنوان نمونه :

الف : در آیه ی 26 احقاف در مورد ملّت های برخوردار گذشته می فرماید :

« و به راستی در چیزهائی به آنان امکانات داده بودیم که به شما در آن ها چنان امکاناتی نداده ایم ، وبرای آنان گوش و دیده ها و دل هائی نیرومند تر از شما قرار داده بودیم ، ولی چون نشانه های خدا را تکذیب و انکار کردند ، نه گوششان و نه دیدگانشان و نه دل هایشان به هیچ وجه به دردشان نخورد ، و آن چه ریشخندش می کردند به سرشان آمد . »

ب : آیه ی 137 آل عمران ، سخن از فرجام تکذیب کنندگان آیات الهی است :

« قطعاً پیش از شما سنّت هائی بوده و سپری شده است ، پس در زمین بگردید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است . »

ج : ودر آیه ی 64 سوره ی اعراف سخن از قوم نوح ع است که :

« پس او را تکذیب کردند و ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی را که آیات ما را دروغ پنداشتند غرق کردیم ، زیرا آنان گروهی کوردل بودند »

د : و در داستان فرعونیان در آیه ی 131 اعراف چنین سخن می گوید :

« سر انجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم ، چرا که آیات مارا تکذیب کردند و از آن ها غافل بودند . »

هـ : در آیه ی 176 اعراف در داستان بلعم باعورا ( کسی که در زمان حضرت موسی ع بسیار عابد و مستجاب الدّعوه بود ، اما باهمراهی فرعون در پی نفرین برحضرت موسی برآمد ) خداوند بدترین نوع سقوط را در مورد او مطرح می فرماید :

« اگر می خواستیم قدر او را به وسیله ی آن آیات بالا می بردیم ، امّا او به دنیا و زمین گرائید و از هوای نفس خود پیروی کرد ، از این رو داستانش چون داستان سگ است که اگر به آن حمله ور شوی زبان از کام برآورد ، و اگر آن را رها کنی باز هم زبان از کام برآورد ، این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند .»

نکته ی مهم :

براساس این آیات و آیات و روایات دیگر ، بزرگ ترین آیات الهی که تکذیب و مخالفت با آن ها موجب هلاکت و سقوط خواهد بود  ، پیامبران الهی و امامان معصومند . چنان که امام صادق ع در زیارت امام علیّ بن ابیطالب ع می فرمایند : ( السّلام علیک  یا آیة الله العظمی ) ویا در دعای ندبه خطاب به امام زمان ع می خوانیم : ( یابن الآیات و الیّنات ) در این مورد به چند روایت بسنده می شود :

الف : رسول خدا ص فرمودند :

« جایگاه اهل بیت من  در بین شما مانند کشتی نوح است ، کسی که سوار آن کشتی شد نجات می یابد ، وکسی که از آن تخلّف کند غرق خواهد شد » ( دعائم الاسلام 1/80 )

ب : امام رضا ع در توصیف امام ع می فرمایند :

« امام ، آب گوارای تشنگان ... و نجات بخش از هلاکت ها ... راهنمای انسان ها در مهلکه ها است .، کسی که از او جدا شود به هلاکت می افتد . امام مانند ابری پر باران ... و خورشید نورانی است . » ( کافی 1/200 )

ج : ورسول خدا (ص ) می فرمایند :

« کسی که بمیرد و برای او پیشوای معصومی نباشد ، مرگ او مرگ جاهلیّت است . » ( کافی 1/ 376 )

د : و امام رضا( ع ) فرموده اند :

« اگر زمین در یک چشم به هم زدن خالی از حجّت خدا باشد زمین اهلش را فرو خواهد برد »

( بصائر الدرجات 1/ 489 )

تکذیب امام ، عدم معرفت امام ، عدم حضور امام ، و سوار نشدن به این کشتی نجات ، در دنیای طوفان زده ی امروز با امواج خطرناک و خروشان و درهم کوبنده ی جنایات و فساد و ظلم ، هلاکت و غرق شدن و سقوط مادّی و معنوی را به دنبال خواهد داشت . و تنها راه نجات سرسپردن به ولایت اهل بیت ع است . قرآن می فرماید :

« آگاه باشید که خداوند زمین را بعد از مرگش زنده می کند » ( حدید 17 )

امام صادق ع در تفسیر آیه می فرمایند :

« یعنی خداوند با عدالت امام مهدی (ع ) در زمان ظهورش ، زمین را زنده می کند ، بعد از آن که زمین باستمگری پیشوایان گمراه ، دچار مرگ شده بود . » ( غیبت نعمانی 25 )

خزان زراه می رسد ، جوانه پیر می شود

نفس چه زود می رود ، بیا که دیر می شود

چه راه ها که بی عبور تو ، غبار می خورد

چه دشت ها که بی حضور تو ، کویر می شود

همیشه در تخیُّلم ، زشوق وصل خرّمم

نگو زهجر با دلم ، بهانه گیر می شود

اگر نیائی ای بهار آرزوی فاطمه

مرام تازیانه خدشه دار می شود

که گفت زود می رسی ؟ چه زود دیر می شود

نفس نمانده زود باش ، بیا که دیر می شود .

( قسمتی از شعر حسن بیاتانی )

حاجیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی